تصمیم گیری در سازمانها
اگر چه ارتباطات کار امد و موثر در هر سازمانی حیاتی هستند ، اما کلید موفقیت ، عمل است و عمل باید با تصمیم گیری هدایت شود تصمیم گیری عبارت است از فرایند انتخاب یک عمل در ارتباط با یک مساله یا فرصت . تصمیم گیری منظم پنج مرحله اساسی دارد که با شناخت مساله یا فرصت آغاز میشود . این مراحل پنج گانه به طور خلاصه عبارتند از :
- تشخیص و تبیین مساله یا فرصت .
- معلوم کردن و تجزیه
- انتخاب اقدام یا راه حل مطلوب
- اجرای راه حل انتخاب شده .
- ارزیابی نتایج و پی گیری تا حد لازم .
تصمیم گیری در سازمانها در شرایط گوناگون و وضعیتهای مختلفی صورت میگیرد که فرایند آن را چالش انگیز میکند .
2-1-1- شرایط تصمیم مدیران
تصمیمات مشکل گشایی در سازمانها نوعاً تحت سه شرایط مختلف اتخاذ میشوند :
اطمینان ، ریسک و عدم اطمینان .
2-1-2- تئوریهای تصمیم گیری
نظریه پردازان رفتار سازمانی دو تئوری برای تصمیم گیری در نظر گرفته اند : تئوری کلاسیک و تئوری رفتاری
2-1-3- تئوری کلاسیک تصمیم گیری
تئوری کلاسیک تصمیم گیری ، مدیر را به عنوان کسی میبیند که در دنیای کاملاً مطمئن عمل میکند . مدیر با مساله کاملاً تعریف شده و روشن مواجه است ، همه شقوق ممکن برای اقدام و نتایج هر یک را میداند و سپس راه حلی انتخاب میکند که بهترین نتیجه بهینه ی در حل مساله به دست میدهد واضح است که یان یک راه ایده آل برای تصمیم گیری است . تئوری کلاسیک برنامه ریزی شده کاربرد دارد .
2-1-4- تئوری رفتاری تصمیم گیری
تئوری رفتاری تصمیم گیری میگوید که انسان فقط بر حسب آنچه در موقعیت معینی درک میکند ، دست به اقدام میزند . علاوه بر این ، چنین ادراکی اغلب کامل نیستند . تصمیم گیرنده رفتاری به جای اینکه با دنیای کاملاً مطمئن مواجه باشد . با محدودیت اطلاعاتی روبه رو است و به نظر میرسد که در شرایط عدم اطمینان عمل میکند . مدیران در مورد مسائلی که اغلب مبهم هستند تصمیم میگیرند . آنها فقط قسمتی از آگاهی لازم برای راه حلها و نتایج را در اختیار دارند و نخستین راه حلی را انتخاب میکنند که به نظر میرسد راه حل رضایت بخشی است . هربرت سایمون1 این مدل را سبک قناعت ورزی2 مینامد . تفاوت اساسی بین توانایی مدیر برای تصمیم گیری رضایتبخش « سبک رفتاری » وجود محدودیتهای شناختی و تاثیرشان بر ادراکات است و محدودیتهای شناختی ، تواناییهای ما را در تعریف مسائل ، تعیین شقوق عمل و انتخاب راه حلی که نتایج ایده آل قابل پیش بینی داشته باشد ، تضعیف میکند. این محدودیتهای شناختی به قدری در دنیای روزمره مدیران مهمند که ارزش والای بصیرت و قضاوت را معلوم میکنند.
1 Herbert simon
2 Satisficing