1رویکردهای نظری پیرامون تاب آوری:
الف- رویکرد روان شناسی مثبت نگر
روان شناسی مثبت نگر رشتهی تازهای در روان شناسی است که به دنبال آن است که تصویری از زندگی خوب را به روشنی بیان کند (البته از لحاظ روان شناختی) و برای این که مشخص کند چه چیزی زندگی را برای زیستن با ارزش میکند، از روشهای تجربی روان شناسی استفاده میکند. هدف این است که نشان دهند که چه اعمالی به تجربیات بهورزی و رفاه، پرورش افراد مثبت نگر که خویشتن و انعطاف پذیر هستند و به آفریدن موسسات و انجمنهای شکوفا کننده می انجامد (سیلگمن و چیک سنت مهالی ، 2000).
این رویکرد، با شعار توجه به استعدادها و توانمندیهای انسان، مورد توجه پژوهشگران حوزههای مختلف قرار گرفته است و هدف غایی خود را شناسایی سازهها و شیوههایی میداند که بهزیستی و شادکامی انسان را فراهم میکند. از این رو عواملی که موجبات تطابق هر چه بیشتر آدمیبا نیازها و تهدیدهای زندگی را سبب گردند بنیادی ترین سازههای مورد پژوهش این رویکرد میباشند. در این میان تاب آوری جایگاه ویژه ای، مخصوصاً در حوزههای روانشناسی خانواده و بهداشت روانی به خود اختصاص داده است (سامانی و همکاران، 1386).
به طور خلاصه روانشناسی مثبت نگر به سلامت روانی افراد و کیفیت زندگی آنها نگاهی می اندازد و می پرسد «چه میتوانست باشد»؟ این روانشناسی به دنبال آن است که به افراد کمک کند تواناییها و شایستگیهای خود را پرورش دهد و از افراد نمی پرسد چه عینکی را بر چشم می زنند یا چه کسی را به عنوان الگو انتخاب میکنند به آنها میگوید انعطاف پذیری بهاندازه آسیب پذیری اهمیت دارد و به تقویت کردن تواناییها و شایستگیهای فرد توجه دارد (حسن شاهی، 1390).
ب- رویکرد انسان گرایی
روانشناسی انسان گرایی روی مفاهیم تواناییهای فطری، کل نگری و تلاش به سمت تحقق بخشیدن به استعدادها تاکید دارد. در عمل روانشناسی انسان گرا به مشخص کردن و پرورش دادن استعدادها مربوط میشود و با روانشناسی مثبت نگر همپوشی دارد. در روانشناسی انسان گرایی، تاب آوری به ظرفیت افراد برای پیروزی و بالقوه کامل شدن با وجود هر نوع (عامل فشارزا) گفته میشود. افراد تاب آور بیشتر متمایلند که مشکلات را فرصتی برای رشد ببینند. به عبارت دیگر، افراد تاب آور به نظر میرسد که نه فقط با استرسها و فشارها به طور معمول مقابله میکنند، بلکه برخی می خواهند به خودشان ثابت کنند که تاب آوری شان بیشتر از دیگران است در صورتی که باید بدانند تاب آوری کیفیتی پویاست نه یک ظرفیت دائمی. به عبارت دیگر، افراد تاب آور ثابت میکنند که تجدید خود پویایی دارند. به هر حال افراد تاب آور، کمتر خودشان را دچار افسردگی و فرسودگی میکنند و به طور منفی بر استرسهای زندگی اثر میگذارند (نیل[2]، 2006).
ج- دیدگاه رشدی:
در اصل ساختار تاب آوری مربوط به روانشناسی رشد است. احتمالاً ساختار چند بعدی و پیچیده است که شامل متغیرهای اساسی مانند خلق و خو و شخصیت است و به علاوه مهارتهای خاص مانند (حل مسئله) که به فرد اجازه میدهد به خوبی با رویدادهای استرس زای زندگی مقابله کند. به نظر میرسد که تاب آوری بیشتر در نمونههایی که از مشکلات بهبود می یابند، بعنوان یک رشد مثبت یا سازگاری آینده، بهتر تعریف شود (سیلس، کوهن و استین[4]، 2006).
د- دیدگاه روانشناسی تحولی
در طول دو دهه گذشته مفهوم تاب آوری در حوزه روانشناسی تحولی توجه روزافزون کسب کرده است. این امر موجب شده تا برای مطالعه تحول از یک مدل توانمند سازانه استفاده شود تا مدل متمرکز بر کمبود و مشکل (گلنت[5]، 2002).
[1] – Seligman & Chik cent mehali
[2] -Neill
[3] – Sills & Coen & Stein
[4] -Quhen & Schtin
[5] –Galant,