کمک آنها بتواند آزادانه برای آینده طرحریزی نماید12.
عوامل مختلفی در شکلگیری هویت نقش بازی میکنند که از مهمترین این عوامل میتوان به دین اشاره کرد. هویت دینی به دلیل ماهیت و محتوایی که دارد تقریباً مهمترین بُعد هویت است که نقش بسیار تعیین کننده ای در هویت یابی افراد یک جامعه بازی میکند. با وجود افزایش و شدت یافتن فرایندهای توسعه و نوسازی در تمام ابعاد خود، مذهب همچنان منبع مهمی برای هویت و معنابخشی در جهان متجدد و آشفته به شمار میرود. برخلاف برخی تصورات که مذهب را در نتیجه تداوم روند تجددگرایی، محوشده می پنداشتند، دین بهعنوان منبع اولیه معنابخشی و هویت بخشی به بسیاری از مردم دنیا چون مسیحیان، مسلمانان، بوداییان و هندوها مطرح است.
2- منابع معرفت (و گردش اطلاعات): منابع گسترده و وسیع و سطح بالای تولید اطلاعات، علم، دانش و معرفت و توزیع و گردش آزاد آن به ارتقای سطح سرمایه اجتماعی می انجامد.
به روشنی میتوان دریافت که وجود منابع هویت و منابع معرفت (منابع سرمایه اجتماعی) در هر جامعه، پایه و اساس ارزشهای درونی افراد جامعه است که از طریق کنشهای فردی امکان ظهور هنجار را به وجود میآورد. ظهور و تداوم هنجارهای پایهای برای تشکیل سرمایه اجتماعی است. بنابراین هر چند منابع سرمایه اجتماعی بهصورت بالقوه، قابلیت ایجاد سرمایه اجتماعی را در بردارد، اما برای بالفعل شدن آن نیازمند ظهور اعتماد و شبکههای اجتماعی است که به آن (ابزارهای علی) اطلاق میشود. درواقع هنجارها و شبکههای اجتماعی، ابزارهایی هستند که قابلیت تشکیل سرمایه اجتماعی از منابع آن را بالفعل می سازند.
با توجه به مطالبی که عنوان شد میتوان ارزشهای درونی (مبانی هویتی و منابع معرفتی) را منبع و سرآغاز شکلگیری سرمایه اجتماعی دانست و با در نظر گرفتن این موضوع که دین یکی از مهمترین ارکان مبانی هویتی و منابع معرفی به شمار میآید. میتوان با بهرهگیری از تعالیم دینی گام موثری در تولید و ارتقاء سرمایه اجتماعی برداشت.
2-5- نحوه شکلگیری و عملکرد سرمایه اجتماعی
برای بررسی نحوه شکلگیری و عملکرد سرمایه اجتماعی از بررسی ساختار یک سازمان اجتماعی شروع میکنیم. هسته اصلی سازمان اجتماعی متشکل از ارزشهای درونی کنش گر و کنشهای بیرونی کنشگر است. بهعنوان مثال فرد به دنبال حداکثر کردن رفاه شخصی(ارزش درونی کنشگر) دست به یک مبادله (کنش بیرونی) میزند و از این طریق هویت سازمان اجتماعی بر اساس موضوع مبادله شکل میگیرد. کنشگر در راستای تأمین ارزشهای درونی خود نیازمند منابع است که در برابر منابع برای او دو حالت پیش میآید:
1- کنترل کامل بر منابع
2- کنترل جزئی بر منابع
در شرایطی که کنترل فرد بر منابع جزئی باشد، انگیزه کامل کردن این کنترل، او را وا می دارد تا با فرد دیگری که بر آن منابع کنترل کامل دارد و نیز علاقهمند به کنترل منابع تحت وی میباشد، به مبادله بپردازد. این روند توسط کلمن به سهولت بیانشده است.
(کلمن 1377)
برای تحقق یافتن این مبادله به عناصر دیگری نیز نیاز است. در مرحله اول فرد باید بداند منابع مورد نیاز او تحت کنترل چه کسانی است (جریان اطلاعات) و سپس بتواند کنشی را انتخاب کند که کنترل وی بر منابع مورد نیاز ش را حداکثر کند (فرآیند بهینه یابی). برآیند این دو است که نقطه آغاز انجام کنش مبادله را میسازد.
تقابل در مبادلات دائمی کالا و خدمات بین افراد و گروهها در هر تشکل ساده ای از یک جامعه دیده میشود و این جامعه را ازیکطرف در تولید هنجارهای مشترک، هویت مشترک، اعتماد و اطمینان و از طرف دیگر روابط اقتصادی قوی با یکدیگر متحد میسازد (رنانی، 1390:308).
ازآنجاکه تداوم کنش مبادله کسب و کار و فعالیتهای اقتصادی را میسازد علاوه بر عوامل متاثر بر شکلگیری مبادله باید به عوامل اثرگذار بر تداوم کنش مبادله نیز پرداخته شود. با توجه به آنچه تا کنون عنوان شده است میتوان پی برد که کنش ها بهطور همزمان اتفاق نمی افتند بلکه کنشی در پاسخ به کنشی دیگر و در ادامه آن رخ میدهد. این فاصله زمانی دارای اهمیت بسیار است زیرا در همین فاصله زمانی است که انتظاری در کنشگر اول بوجود میآید و بر این اساس در کنشگر مقابل احساس تعهد و الزام به پاسخ مناسب به کنشگر اول بوجود میآید. کنشگر اول بر مبنای اینکه در آینده از طرف مقابل پاسخ مناسبی در یافت میکند به آن شخص اعتماد کرده است و اعتماد او همانند برگه اعتباری در دست او است و کنشگر مقابل از آنجایی که خود را قابل اعتماد در نظر گرفته است خود را در مقابل کنشگر اول متعهد می بیند.
پس چنانچه فضای سازمان از طرف کنشگران قابل اعتماد در نظر گرفته شود و کنشگران مقابل به تعهد خود پایبند باشند مبادله دوام پیدا میکند. درواقع میتوان عنوان کرد که شبکههای مشارکت مدنی تجسم همکاری های موفقیت آمیز گذشته هستند که میتوانند همچون الگویی فرهنگی برای همکاری های آتی عمل کنند.
حمایت اعضاء از یکدیگر با اعتماد به اینکه در آینده پاسخی مستحق از طرف مقابل دریافت خواهد کرد، ذخیره اجتماعی را برای هر عضو بوجود میآورد که انباشت آن در فرد، در شبکه ها(میان افراد) و در جامعه(میان شبکه ها) سرمایه اجتماعی را تشکیل میدهد.
به روشنی در میابیم که سرمایه اجتماعی در اصل توانایی گسترش کنش ها است و یا به عبارت دیگر سرمایه اجتماعی، کنش را از حالت ایستا
درآورده و تبدیل به جریان میکند. سرمایه اجتماعی خود حاصل شرکت در یک کنش مشارکت آمیز و مبتنی بر اعتماد است و جریان آزاد اطلاعات را درون یک گروه، سازمان یا جامعه تسهیل میکند، بدون آنکه خود یک کنش باشد (همان، 311).
در شکل زیر برآیند مطالب عنوان شده ترسیم شده است. همانطور که مشاهده می کنید ارزشهای درونی افراد چنانچه در مسیر درست جریان اطلاعات قرار گیرند و بهینه یابی شوند، کنشی را به همراه خواهند داشت که در سازمان با استفاده از اعتماد و پاسخ مناسب میتوان به آن ارزشهای درونی جهت دهی کرد و جریانی را ساخت که دیگر تبدیل به هنجار شده و خود میتواند شکلدهنده دیگر ارزشهای درونی باشد. و همه این امکانات در فضای سرمایه اجتماعی رخ میدهد.
شکل 1 : فضای سرمایه اجتماعی
2-6- شاخص های سرمایه اجتماعی
از زمان شروع تبیین مفهوم سرمایه اجتماعی تا کنون شاخص های متعدد و متفاوتی برای اندازهگیری سرمایه اجتماعی در نظر گرفتهشده است که مرور بر کارهای انجامشده در این بخش میتواند در شناسایی این شاخص ها و به کارگیری آنها در کارهای تجربی مؤثر باشد.
2-6-1- شاخص های در نظر گرفتهشده در پیمایش های انجامشده
در این بخش به دنبال آن هستیم که با مروری بر کارهای انجامشده در سنجش سرمایه اجتماعی و بررسی مؤلفههای درنظرگرفتهشده در آن پژوهش ها، مؤلفههایی را که دارای بیشترین تکرار در این پژوهش ها هستند بهعنوان مؤلفههای تحقیق حاضر انتخاب کنیم. اهم پژوهش های انجامشده جهت سنجش سرمایه اجتماعی عبارتاند از:
◄ پاتنام
پاتنام برای سنجش سرمایه اجتماعی از سه شاخص آگاهی، مشارکت و نهادهای مدنی استفاده میکند و درکتاب بولینگ از یک شاخص ترکیبی با 14 مؤلفه به تفکیک فعالیتهای انجمن رسمی و غیر رسمی و سطوح اعتماد استفاده نموده است.
◄ اینگلهارت
اینگهارت در پیمایش ارزشهای جهانی از شاخص های اعتماد و عضویت در انجمن ها و میزان فعالیت در این انجمن ها برای سنجش سرمایه اجتماعی استفاده نموده است.
◄ فوکویاما
به نظر فوکویاما سرمایه اجتماعی به دلیل بعد کیفیتی که دارد سنجش آن مشکل است. به نظر او بهجای سنجش و اندازهگیری سرمایه اجتماعی بهعنوان یک ارزش مثبت، میتوان نبود سرمایه اجتماعی را از طریق وجود الزامات اجتماعی از قبیل میزان جرم و جنایت، فروپاشی خانواده، مصرف مواد مخدر، طرح دعاوی و دادخواهی، خودکشی، فرار از پرداخت مالیات و موارد مشابه را به روشهای مرسوم اندازهگیری کرد. فرض بر این است که چون سرمایه اجتماعی وجود هنجارهای مبتنی بر تشریک مساعی را منعکس میکند، انحرافات اجتماعی نیز بالفعل بازتاب نبود سرمایه اجتماعی خواهد بود.
◄ بولن و اونیکس
بولن و اونیکس (1999) یک سنجه عملی را برای بخش سرمایه اجتماعی در سازمانهای محلی استرالیا مطرح نموده اند. آنها سرمایه اجتماعی را در قالب یک عامل و هشت شاخص که سازنده این عامل هستند مورد شناسایی قرارداده اند. شاخص های موردنظر آنها عبارتاند از:
1- مشارکت در اجتماع محلی
2- فعالیت درزمینه اجتماعی
3- احساس اعتماد و امنیت
4- پیوند های همسایگی
5- پیوند با خانواده و دوستان
6- ظرفیت پذیرش تفاوت ها
7- بها دادن به زندگی
8- پیوند های کاری
◄ جان سادارسکی
جان سادارسکی (1999) با تحلیلی که بر روی دادههای طرح پیمایش ارزشهای جهانی در کلمبیا انجام داده است برای عامل سرمایه اجتماعی هشت مؤلفه زیر را شناسایی نموده است.
1- اعتماد نهادی
2- مشارکت مدنی
3- بده بستان
4- روابط افقی
5- سلسله مراتب
6- نظارت اجتماعی
7- جمهوری خواهی مدنی
8- مشارکت سیاسی
◄ گروتر
گروتر (2001) شاخص های مربوط به سرمایه اجتماعی را در قالب مؤلفههای جامعه مدنی و سیاسی، وفاق اجتماعی، پیوستگی های افقی و جنبه های قانونی و اداری دستهبندی کرده است.
◄ استون و هیوز
استون و هیوز به بررسی سرمایه اجتماعی در قالب شبکههای اعتماد و روابط متقابل و ویژگیهای شبکه پرداختهاند.
◄ نارایان و کاسیدی
نارایان و کاسیدی (2001) ابعاد سرمایه اجتماعی را موارد زیر در نظر گرفته اند.
1- ویژگیهای گروه
2- هنجارهای تعمیم یافته
3- دیگرخواهی
4- احساس سرزندگی روزمره
5- پیوندهای همسایگی
6- فعالیت داوطلبانه
7- اعتماد
◄ گروه کندی
دستهبندی دیگری از سرمایه اجتماعی که توسط گروه کندی دانشگاه هاروارد انجامشده است عبارت است از:
1- اعتماد
2- مشارکت سیاسی
3- مشارکت و رهبری مدنی
4- پیوندهای اجتماعی غیر رسمی
5- بخشش و روحیه داوطلبی
6- مشارکت مذهبی
7- عدالت در مشارکت مدنی
8- تنوع مشارکت ها و دوستی( غفاری، چلبی، 1384)
با مروری که بر پیمایش های انجامشده درزمینهی سنجش سرمایه اجتماعی صورت گرفته است میتوان دریافت که فصل مشترک و بخش حائز اهمیت همه این پژوهش ها، استفاده از مؤلفههای اعتماد و مشارکت در سنجش سرمایه اجتماعی است.
2-6-2- اعتماد
اعتماد را می توان یک نگرش مثبت و یا داشتن حسن ظن، نسبت به فرد، گروه، سازمان و یا امری خارجی دانست.
اعتماد اجتماعی، یکی از اجزاء اصلی سرمایه های اجتماعی است و معمولاً آن را به منزلۀ یکی از شاخصهای کلیدی بررسی سرمایه های اجتماعی به کار می برند؛
حتی در مواقعی میتوان گفت که بهترین یا تنهاترین شاخص در زمینۀ بررسی سرمایه های اجتماعی است (Deihey, 2003).
درواقع یکی از اصلی ترین مؤلفههای سرمایه اجتماعی اعتماد است. ارتباط تنگاتنگ بین اعتماد و سرمایه اجتماعی را میتوان از طریق سه حالت موردبررسی قرارداد.
• حالت اول اعتماد سازنده سرمایه اجتماعی
عده ای از محققان حوزه سرمایه اجتماعی، اعتماد را بوجود آورنده سرمایه اجتماعی میدانند ازجمله پاتنام که عنوان میکند، ذخایر سرمایه اجتماعی از قبیل اعتماد، شبکه ها و هنجارها خود ضامن حسن اجرای خود هستند و انباشته میشوند. همکاری موفقیت آمیز در یک مورد، پیوند ها و اعتماد یعنی دارایی های اجتماعی را ایجاد میکند که همکاری های آتی در باره موضوعاتی که ارتباطی با آن مورد ندارند را تسهیل میکند (تاجبخش، 1389).
• حالت دوم سرمایه اجتماعی سازنده اعتماد
عده ای دیگر از اندیشمندان این حوزه اعتماد را نتیجه سرمایه اجتماعی میدانند ازجمله فوکویاما که سرمایه اجتماعی را اینگونه تعریف میکند. سرمایه اجتماعی شکل و نمونه ملموسی از یک هنجار اجتماعی غیر رسمی